((معرفی شیطان در قرآن))
آیات بسیاری هست که بدانها اشاره خواهیم کرد و در فصول مختلف از آنها استفاده می نماییم در سوره یس آیه 60 و 61 با بیان قاطع انسانها را بیدار نموده. آنجایی که می فرماید: «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم و لقد اضّل منکم جبلاً کثیراً افلم تکونوا تعقلون» ترجمه ای فرزندان آدم آیا از شما عهد پیمان نگرفتیم که شیطان را پرستش نکنید(بندگی و اطاعت نکنید)زیرا او دشمن آشکار شماست و مرا پرستش کنید( اطاعت کنید) که این راه مستقیم و درست است. و به تحقیق که توده های زیادی از شما را گمراه ساخت آیا هنوز تعقل و اندیشه نمی کنید.
در این دو آیه شریفه نکاتی قابل توجه است:
1.عهد و پیمان الهی در اطاعت نکردن از شیطان است
2. او دشمن آشکار و مقتدر است
3.عهد الهی در اطاعت از حق تعالی که این همان صراط مستقیم است.
4. از گذشته تاریخ و شگرد شیطان در گمراهی خلایق باید عبرت گرفت.
از آنجا که عبودیت و بندگی خدا از آثار محبت به خداست و این محبت بر آمده از شناخت خداست و تا معرفت خدا نباشد هیچ عمل و حرکتی مفید و مؤثر نخواه بود.همچنین پیروی نکردن از شیطان و دوری گزیدن از او نتیجه شناخت دقیق و عمیق از شیطان است. و این موضوع مستفاد از کلام نور است که فرمود:«انه لکم عدو مبین» بدستیکه او دشمن آشکار است.این کلام مؤجز و کوتاه بهترین بیان در معرفی ابلیس است که در این روایات بیان شده است.
«نقل از بحارالانوار» بسند عن المفضل عن الصادق (ع) انه قال:قال اللّه تعالی افترضت علی عبادی عشر فرایض اذا عرفوها اسکنتهم ملکوتی و اَبَحتُهُم جناتی اولها معرفتی و الثانیة معرفة رسولی ال خلقی والاقرار به و التصدیق له و الثالثه معرفة اولیایی و انهم الحجج علی خلقی من والاهم فقد والانی و من عاداهم فقد عادانی فهم العَلَم فیما بینی و بین خلقی و من انکرهم اُصلیه ناری و ضاعفت علیهم عذابی و الرابعة معرفة الاشخاص الذین اقیموا من ضیاء قدسی و هم قوام قسطی و الخامسه معرفة القُوّام بفضلهم والتصدیق لهم و السادس معرفة عدوی ابلیس و ما کان من ذاته و اعوانه و السابعه قبول امری و التصدیق برسلی و الثامنه کتمان سری و سر اولیایی و التاسعه تعظیم اهل صفوتی و القبول عنهم و الردَّ الیهم فیما اختلفوا فیه حتی یخرج الشرح منهم و العاشرة ان یکون هو و اخوه فی الدین و الدنیا شرّعاً سواء فاذا کانوا کذالک ادخلتهم ملکوتی و اَمِنتُهُم من الفزع الاکبر و کانوا عندی فی علیین.
ترجمه: امام صادق(ع) فرمودند که حضرت حق تعالی فرمود که من ده چیز را برای بندگانم واجب کردم که هر زمان این امور را بشناسند ایشان را در ملکوت خودم جای دهم و درجات بهشت را به ایشان ارزانی دارم.
اول: معرفت و شناخت خودم دوم: معرفت رسولم به سوی مردم و اقرار به او و تصدیق حق و مقام او سوم: معرفت اولیای خدا که ایشان حجت و نشانه من بر خلق هستند که هر که ایشان را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر که ایشان را دشمن دارد مرا دشمن داشته است. پس ایشانند نشانه بین من و خلق من و هر کس که ایشان را انکار کند او را به آتش قهر خود وارد سازم و بر ایشان تشدید عذاب کنم.چهارم شناخت آن کسانیکه از نور قدس من به پا خاسته اند و ایشان قائمین و به پادارندگان عدل من هستند.پنجم شناخت کسانیکه فضایل ایشان و تصدیق مقامات ایشان را به عهده گرفته اند.ششم شناخت دشمن من ابلیس است و آنچه از ناحیه او و یاران او در گمراهی بندگانم به کار گرفته می شود ( که این بحث مورد نظر ما است از این روایت) هفتم: قبول و پذیرش امر من(مقام ولایت ائمه اطهار)و پذیرفتن فرستادگان من. هشتم:کتمان و پوشاندن رازهای من و دوستانم.نهم بزرگ شمردن بندگان پاک من و حرمت ایشان داشتن و از ایشان قبول کردن و به ایشان رجوع کردن در موارد اختلاف آراء تا این گروه از اولیائم روشنگری کنند. و دهم اینکه او و برادرش (انسان با برادران دینی خود) در امور دین و دنیا یکسان و مساوی باشند وقتی چنین شدند ایشان را در ملکوت خودم وارد می سازم و آنها را از ترس و وحشت بزرگ قیامت امان می دهم و در نزد من در درجات بالای بهشت می باشند.
توضیح اینکه در همه امور شیطان با شگرد خاص خود و با بسیج لشگریانش مؤمنین را از رسیدن به این مراحل جلوگیری می کند.علی الخصوص در مورد حقوق برادران دینی و روابط قلبی و عاطفی با ایشان که در همین کتاب به احادیث مربوطه اشاره می کنیم.ولی این مطلب را متذکر شویم که حضرت صادق (ع) در تفسیر «همزات الشیطان» فرمودند که القاء عدوات و بغض و دشمنی در دل مؤمن نسبت به اخوان دینی او می کند.
اینک لازم است که شناختی دقیق تر و عمیق تر از این دشمن مهین و عدو مبین پیدا کنیم. ابتدا آیاتی را که به شگرد کار او اشاره فرموده است و ادعاهای او را بیان کرده مطرح می کنیم. سپس آیات و روایاتی را که به قدرت و امکانات و توانمندی های او اشاره فرموده متعوض می شویم.بعد از آن به مقابله و محاربه او با حق و با اولیای حق یعنی انبیاء و اوصیاء و سایر بندگان با لحاظ درجات ایمانی آنها اشاره خواهیم داشت و در پایان راه مقابله و نجات از شرور و مکائد شیطانی را بررسی می کنیم.