دسته دیگری از احادیث که در نفی وابستگی وعلاقه به طایفه زنان آمده و مذمت شده ، نه مقصود این باشد که در قسمت( توضیح و تشریح) بیان شد؛نفی شده باشد .بلکه این گروه از روایات درصدد بیان اینستکه افراط در محبت ایشان که انسان را از طریق عتدال بیرون ببرد ویا اینکه جایگزین محبت الهی شود که در نتیجه از مسیر حلال بیرون رفته و بواسطه این کشش ها و محبت ها نسبت به زنان انسان را متجرّی در ارتکاب هر گناه وخلافی بنماید در نتیجه صورت انسانیت را تبدیل به صورت بهایم وحیوانی نماید .
این چنین حالی مورد انتقاد و مذمت قرار می گیرد _برای مثال در حدیث مذکور آمده که حب النساء فتنه یا که بمنزله شمشیر
شیطان است یا در حدیث امام صادق علیه السلام آمده اول کشش که در انسان او را به وادی عصیان کشاند .محبت این چنین به زن ها بود و این واقعیتی است که برای انسان با انصاف غیر قابل انکار است .در ماجرای قتل هابیل بدست قابیل یک سرنخی در رابطه با علاقه به زن بود ،یا در ماجرای اکثر انبیاء وقتل ایشان ، جای پای عشق به زن به شکل غیر مشروعش دیده میشود
_در شهادت مولا علی علیه السلام هم ،ماجرای قطام معروف است و در امام حسین علیه السلام هم ،جای پایی از عشق یزید لعنت الله علیه به زنی بوده که موجب دشمنی وکینه او با امام حسین علیه السلام میشود.
قال الرضا علیه السلام انّ لابلیس کحلا و سفوفا و لعوقا فامّا کحله فالنوم اما سفوفه فالغضب وامّا لعوقه فالکذب وفی نقل سعوطاً وسعوطه الکبر .
ترجمه:برای ابلیس سرمه و قاووت و معجون وداروی بینی می باشد. پس سرمه او خواب (در وقت واجبات) وقاووت او غضب و معجون او دروغ .انفیه او کبر است .(این داروهای مختلف مثال وتشبیه در تاثیرات شیطان در انسان است .)